خرید بالای ۱.۵۰۰.۰۰۰ تومان پست پیشتاز رایگان

خرید بالای ۱.۵۰۰.۰۰۰ تومان پست پیشتاز رایگان

24/7 پشتیبانی

09125769250

20 نکته ترکیب بندی در عکاسی

20 نکته ترکیب بندی در عکاسی

کمپوزیسیون یا ترکیب بندی در عکاسی در معنای کلی به نحوه قرارگیری و ارتباط بصری المان ها و سوژه های داخل کادر عکاسی اطلاق می شود، اما اگر بخواهیم به فلسفه انواع ترکیب بندی بپردازیم و توضیح دهیم که آیا ترکیب بندی قوانین از پیش تعیین شده دارد یا خیر؟ و یا منشاء آن کجاست؟ باید بگوییم که به غیر از تعدادی قوانین ثابت و کلی هیچ قانون مشخص و سراسری وجود نداشته و ندارد. با مطالعه تاریخ زیبایی شناسی و تاریخ هنر در می یابیم که هنرمندان معتبر و مشهور بسیاری با تسلط کافی بر روی قوانین آن و با خلاقیت و ساختار شکنی منحصر به فرد خودشان، سلیقه و دیدگاه خودشان را به آثار و اصول ترکیب بندی جهان اضافه نموده اند و قوانین و ترکیب بندی را دستخوش تکامل و تغییرات متعددی نموده اند.

فلسفه ترکیب بندی در عکاسی و توضیح علل جذابیت بعضی از تصایر؟

می توان گفت از روزی که بشر دارای مغز تحلیلی و درک زیبایی شد کمپوزیسیون به معنای ابتدایی خود متولد شد پس تاریخ تولد ترکیب بندی همگام با بوجود آمدن بشر می باشد. با این وجود که ترکیب بندی بنا به تکامل و جنبشهای مختلف هنری دستخوش تغییرات بنیادین شده، اما هنوز هم میتوان با ترکیب بندی های اولیه و پایه، حس زیبایی شناسی افراد را تحت تاثیر قرار داد، چرا که تعریف ترکیب بندی در عکاسی را اگر ارتباط بین فرمها، ارتباط و نحوه قرار گیری المان ها، زاویه المان ها نسبت به هم، تضادهای رنگی-المانی-نوری، انواع هارمونی و محل قرارگیری اجزاء مختلف در کادر و تصویر نهایی و در معنای روان شناسانه، برانگیزاندن احساس خوشایند و زیبا در مخاطب بدانیم، می توانیم به نتیجه تقریبا ثابتی برسیم و آن این که هر نظمی در تصویر که احساس زیبایی را در حتی در یک انسان ( مخصوصا افرادی که صاحب چشمانی ریزبین و تربیت شده هستند) متبادر کند ترکیب بندی از تعالی بیشتری نسبت به تصویری که کمتر این حس را بر می انگیزاند برخودار است. این موضوع رو به دلیل وسیع بودن و در اختیار نبودن مجال کافی مقوله ترکیب بندی در عکاسی و زیبایی شناسی ، همینجا رها میکنیم و به همین توضیح ناچیز اکتفا میکنیم شاید در فرصتی دیگر مفصلا به این مقوله پرداختیم.

در پاسخ به توضیح علل جذاببت بعضی از تصاویر باید گفت که همه چیز مربوط به اصول زیبایی شناسی می باشد که قسمت عمده ای از این زیبایی در رعایت رموز و اصول ترکیب بندی شکل می گیرد و ترکیب بندی در عکاسی اولین گامی پر رنگ در تولید زیبایی و ربودن توجه مخاطب به شمار می رود، پس توصیه می شود که این مطلب را از ابتدا و با تمرین پیش ببرید و سعی کنید بارها و بارها مطالعه کنید. با استودیو عکاسی صنعتی ادد همراه باشید.

در ابتدا شایان ذکر است که این قوانین و اصول تنها بخشی از دایره وسیع انواع ترکیب بندی در عکاسی می باشند که اگر در هنگام عکاسی رعایت شوند می توانند تا حد زیادی باعث ارتقاء و خلق زیبایی شناسی در اثر و تصویر نهایی شوند، ولی این اصول مهمترین و پر استفاده ترین ترکیب بندی ها در عکاسی می باشند.

 

1- کادر یک سوم در ترکیب بندی عکاسی

کادر یک سوم قانون و اصولی بسیار ساده دارد. برای تولید این ترکیب بندی در عکاسی ها می بایست تصور کنید که تصویر نهایی و کادر آن چه از سمت عمودی و چه از سمت افقی درست به مانند تصویر زیر به سه قسمت مساوی تقسیم شده است،  پس باید سعی کنید خط افق (خطی که محل برخورد آسمان و زمین با یکدیگر میباشد) بر روی یکی از خطوط افقی و اجزاء عمودی تصویر را بر روی خط اول یا دوم عمودی قرار دهید. این اصل به قدری مورد استفاده قرار میگیرد که تمامی سازندگان دوربین عکاسی قابلیت نمایش گرید و خطهایی با همین ترتیب را در لایو ویو (پخش همزمان) دوربین شان قرار داده اند.

به تصویر زیر خوب توجه کنید البته شاید همیشه المانهای عمودی در کنار المانهای افقی واضح در کادر و یا تصویر و سوژه مورد نظر شما وجود نداشته باشد اما به یاد داشته باشید که در اکثر مواقع هر چه به این ترکیب بندی نزدیک تر شوید عکس و اثر شما از نظر زیبایی شناسی و ترکیب بندی تاثیر بیشتر و زیبا تری خواهد داشت.

2- ترکیب بندی متقارن در عکاسی

در مبحث و قانون قبلی گفته شد که سوژه و جزء اصلی را در وسط کادر نگذارید اما در همین لحظه این موضوع را تکذیب کرده و به شما توصیه میکنیم که سوژه اصلی را در وسط کادر قرار داده و تقارن بوجود آورید. تقارن ها در صورتی که به خوبی دیده و ثبت شوند، میتوانند ترکیب بندی فوق العاده ای را از لحاظ بصری به وجود آورند. معمولا تقارن در بناهای معماری به وفور وجود دارد و بیشترین کاربرد این نوع ترکیب بندی در عکاسی معماری می باشد.

باید اضافه کنیم که ترکیب بندی متقارن متبادر کننده مفهوم قدرت، ثبات و وقار شکوه می باشد و همچنین ساده ترین و در عین حال به دلیل زیبایی این قانون متداول ترین نوع کمپوزیسیون می باشد.

3- جذابیت پیش زمینه و عمق

قرار دادن اجزائی جذاب در پیش زمینه، بهترین روش برای بوجود آوردن حس سه بعدی و عمق در کادر عکاسی می باشد. عکس ها و تصاویر در واقع دو بعدی هستند، اما می توان با اضافه کردن پیش زمینه صحیح به پس زمینه و سوژه اصلی حس سه بعدی و عمق را در عکس به وجود آورد و به بیننده حس واقعی تری القاء نماید، تا زیبایی های مناظر و سوژه ها را برجسته تر از پیش به مخاطبین منتقل نماید.

 

در عکاسی فوق، تکه سنگ های پایین آبشار، و حرکت آب در لابلای این تخته سنگ ها و فرم و رنگ آنها بهترین عنصر برای آفرینش پیش زمینه ای زیبا می باشد. این آفرینش با استفاده از لنزهای واید به دلیل اغراق آنها در اندازه اجزاء نزدیک به لنز می تواند نقش بیشتری خواهد داشت. این تکنیک ترکیب بندی در عکاسی نیز بسیار مناسب انواع ژانرهای عکاسی علی الخصوص عکاسی صنعتی و تبلیغاتی می باشد.

 

4- ترکیب بندی کادره و فریم دار (کادر در کادر)

یکی از روش های تاثیرگذار برای نمایش عمق و سه بعدی کردن تصویر بوجود آوردن فریم و یا کادر در کادر دیگر است. برای ایجاد این جلوه می بایست به دنبال المان هایی همچون پنجره ها، طاق ها ، ستون ها، درهای زیبا و باز، درها و ستونهای ایوان ها،شاخه های آویزان و بسیاری موارد دیگر باشید تا عکاسی را با استفاده از آنها کادره و فریم دار کنید. باید توجه داشته باشید که همیشه مانند تصویر زیر نباید کادر بیشتر تصویر را احاطه کند بلکه میتواند تنها بعنوان کادر و فریمی دور تا دور تصویر حضور داشته باشد.

 

ترکیب بندی کادر دار و یا فریم دار در تصویر فوق، از دیوارهای زیبای مسجد برای ایجاد فریم و کادر استفاده شده و فوکوس و در عمق میدان قرار داشتن دیوار داخلی و عمق میدان وسیع تصویر که باعث عدم از بین رفتن بافت دیوار مشبک شده عمق و بعد سوم را در مخاطبین القاء می نماید. اما طاقهای قوسی نیز میتوانند برای خلق این گونه تصاویر و عکاسی کادره و فریم دار بسیار مناسب باشند مخصوصا که در نقاشی عصر رنسانس بسیاری از نقاشان از این تکنیک برای عمق بخشیدن به نقاشی هایشان استفاده می کردند.

به یاد داشته باشیم که برای کادر و فریم دار کردن حتما نباید طاق قوسی و یا دیوار مشبک داشته باشید، با کمی خلاقیت و تیز بینی میتوانید از المان های مختلف برای کادر دار کردن تصاویر استفاده نمایید و تصاویرتان را سه بعدی و عمیق کنید. در عکس زیر تنه درخت به عنوان کادر و پیش زمینه استفاده شده. همانطور که در عکس زیر قابل مشاهده است، با این وجود که درخت قسمت بسیار ناچیزی از کادر عکاسی را در بر گرفته است، ولی با این حال هنوز نقش بسیار پر رنگی در جذابیت کادربندی و ترکیب بندی به عهده دارد. از شیوه در تمامی ژانر های عکاسی مخصوصا عکاسی صنعتی میتوان استفاده کرد

استفاده از این تکنیک ها بهترین موقعیت برای پدید آوردن تصاویر خلاقانه و عمیق می باشد.

 

5- ترکیب بندی با استفاده از خطوط هدایتگر

خطوط هدایتگر (Leading lines) یا هدایت کننده به هدایت بیننده درون تصویر و جلب تمرکز بر عناصر مهم، کمک می کنند. هر چیزی مثل مسیرها، دیوارها و یا الگوها می تواند به عنوان خطوط هدایت گر استفاده شود. به نمونه های زیر نگاهی بیاندازید.

خط ها نقش مهمی در آفرینش زیبایی و هدایت چشم مخاطبان بر روی سوژه و عنصر اصلی دارند، عکاسان و نقاشان با استفاده از خطوط ترکیب بندی های متفاوتی را می آفرینند چون خطوط به راحتی چشمها را با خود همراه میکنند و به سمت سوژه پیش می برند. هر المانی از قبیل راهها و جاده ها، دیوارها، طرح ها و دیگر المان هایی که شبیه خط هستند قطعا می توانند نقش خطوط را در تصاویر به عهده بگیرند.

6- خطوط قطری و مثلث ها

هنرمندان بسیاری بر این باورند که مثلث ها و خطوط مورب باعث جنب و جوش و پویایی بیشتر تصویر و ترکیب بندی در عکاسی می شوند. و اما منظور ما از جنب و جوش و پویایی یا همان Dynamic Tension چیست؟ قطعا تشریح واژه پویایی در تصویری کاملا ایستا و غیر متحرک کمی گیج کننده و دشوار است چون باید درک شود و با اصول زیبایی شناسی سنجیده شود، اما اگر بخواهیم به هر طریقی آن را تشریح کنیم، باید گفت که خطوط مورب دقیقا عکس خطوط عمودی و افقی نقش آفرینی می کنند و به این دلیل که خطوط عمودی و افقی قالبا ایستایی و ثبات را به تصویر می کشند، خطوط مورب و اشکالی همچون مثلث تصویر را پویا و در حرکت نشان می دهند. به عنوان مثال در صورتی که فردی روی سطحی افقی کاملا عمودی و قائم به زمین ایستاده باشد، در نگاه مخاطب اون در نهایت تعادل و پایداری تصور می شود. در حالی که اگر متمایل به سمتی ایستاده باشد و یا روی سطحی ناصاف و شیب دار ایستاده باشد حس مخاطبان حسی ناپایدار خواهد بود. این عدم ثبات و سکون باعث نوعی داینامیک و پویایی در آن تصویر می شود. نکته دیگر در مورد خطوط مورب این است که که انسان ها در زندگی روزمره بیشتر با خطوط صاف عمودی و افقی سر و کار داشته و کمتر خطوط مورب در اطراف ما وجود دارد و همین عدم عادت در مشاهده خطوط مورب باعث متبادر شدن حس ناپایداری و ثبات می شود. تشکیل مثلث توسط خطوط مورب به حس ناپایداری قوت بیشتر بخشیده و باعث نوعی پویایی و حرکت در تصویر و ترکیب بندی در عکاسی خواهد شد.

گنجاندن مثلث ها درون یک صحنه راهی بسیار موثر برای ارائه تنش پویا است. مثلث ها می توانند اشیاء مثلث شکل واقعی یا مثلث های ضمنی (غیر آشکار) باشند. این موضوع را با جزئیات بیشتری توضیح خواهم داد.

 

 

در این عکس تعداد قابل توجه و کثیری از مثلث و خطوط مورب، همراه با المان های تصویر قابل مشاهده هستند. پل داخل کادر ذاتا یک مثلث تمام عیار است (که بسیار شبیه ساز چنگ است). همچنین مثلث های دیگری که به واسطه پرسپکتیو لنز واید عکاسی بصورت کاملا تعمدی و آگاهی کامل بوجود آمده اند. قطعا نقش خطوط  در هدایت چشم به شکل بینظیری در این عکس خود نمایی میکنند و در عین حال مثلث هایی را بوجود می آورند که در نقطه طلایی کادر با یکدیگر تلاقی میکنند. وجود خطوط مورب که به سمتهای مختلف کادر کشیده شده اند، جنب و جوش فوق العاده ای را به تصویر اضافه میکنند و ترکیب بندی در عکاسی.

 

در عکس بالا، مثلث ها و خطوط مورب حس پویایی را بوجود آورده. ساختمان ها در چشمان ما اینگونه دیده نمیشوند و ما به کج بودن ساختمان ها عادت نداریم. این شرایط مغایر احساس تعادل و ثباتی است که ساختمان ها در ذهن ما بصورت عادی متبادر می کنند، پس این ویژگی در ما حس جنب و جوش و هیجان را القاء می نماید.

 

7- الگوها، بافت ها و پترن ها در ترکیب بندی عکاسی

الگوها و پترن ها همان اشکال منظم تکرار شونده، از لحاظ بصری بسیار جاذب بوده و می توانند در ترکیب بندی یک پارچگی ایجاد کنند و به ترکیب بندی انسجام بخشند. الگوهای مختلفی موجود می باشند از الگوهایی که ساخت بشر بوده و در نماها، کاشی ها، کفپوش ها و تزئین دیوارها و غیره استفاده مبشود تا پترن ها و الگوهایی که بصورت طبیعی در طبیعت مانند گلها، بافت تنه درختان، کوه ها، دریا ها و بسیاری موارد دیگر، استفاده از این پترن ها و الگوها در تصاویر میتواند تاثیر زیادی در دلنشین شدن ترکیب بندی، عکاسی داشته باشد، تنها کاری که باید انجام دهید، تیزبینی و دقت و پیدا کردن پترن ها و الگو های مختلف و ایجاد ترکیب بندی فوق العاده می باشد.

 

همانطور که در تصویر بالا قابل مشاهده است، الگو و پترن سنگ فرش ها مسیری را برای هدایت چشم به بنا و سوژه اصلی ایجاد کرده اند. الگو سنگ فرشها به دلیل منتهی شدن به الگوهای تکرار شونده ساختمان اصلی منجر به پدید آمدن نوعی هارمونی و توازن چشم نواز شده که از نظر زیبایی شناسی و فرم گرایی به شدت دارای ارزش می باشد.

 

 

در تصویر فوق تلفیقی از الگو های تکرار شونده نامنظم در سنگ فرش به همراه سایه روشن های بسیار زیبا و نور مایلی که به داخل دالان نفوذ کرده به همراه طاق قوسی تصویری و عکاسی بسیار زیبا و متفاوت را بوجود آورده اند. با این وجود که الگوها و بافتهای این تصویر در مقایسه با تصویر قبلی نظم کمتری دارند و کمتر به الگوهای یکسان تکرار شونده شبیه هستند، اما سایه روشن ها این نقصان را به خوبی پوشش داده اند و الگویی بسیار زیبا پدید آورده اند. حتما شما نیز متوجه کادر در کادر و فریم دور تصویر که به کمک طاق قوسی بوجود آمده شده اید و تاثیر آن را در این عکاسی متوجه شده اید.

 

8- قانون فرد ها

در دنیای عکاسی، قطعا عجایب زیادی وجود دارد، اما قانون فرد ها چیز کاملا متفاوتی است. این قانون می گوید که اگر تعداد فردی از سوژه ها در یک تصویر وجود داشته باشد، عکس جذابیت بصری بیشتری خواهد داشت. نظریه ی مذکور تعداد زوج عناصر در یک صحنه را عامل حواس پرتی می داند، چنان که بیننده نمی داند روی کدام سوژه تمرکز کند. تعداد فرد عناصر، طبیعی تر دیده شده و آسان تر به چشم می آید. قطعا این قانون در بعضی موقعیت ها قابل اجرا است اما صادقانه بگویم من فکر می کنم در بسیاری از موارد نیز اینچنین نیست. اگر شما چهار فرزند داشته باشید چه؟ چگونه تصمیم می گیرید که کدام یک عکس را ترک کند؟

 

عکس بالا نمونه ای از قانون فردها است. من عمدا صحنه را به گونه ای کادربندی کرده ام که شامل سه قوس شود. من فکر می کنم که دو قوس به این خوبی جواب نمی داد و ممکن بود توجه بیننده را تقسیم کند. همچنین همینطوری اتفاق افتاد که سه نفر در صحنه باشند. به علاوه این ترکیب استفاده از الگوها و «کادر هایی درون یک کادر» را ایجاد کرده است.

 

9- کادر را پُرکنید

کادر را با سوژه ی خود پُر کنید، باقی گذاشتن فضای کم و یا هیچ فضایی در اطراف سوژه می تواند در شرایط خاص بسیار موثر باشد. این کار به تمرکز کامل بیننده بر روی سوژه ی اصلی بدون هیچگونه حواس پرتی کمک می کند. پُر کردن کادر با سوژه به بیننده اجازه می دهد جزئیاتی از سوژه را کشف کند که اگر عکس از دورتر گرفته می شد این کار ممکن نبود. پُر کردن کادر اغلب باعث می شود آنچنان به سوژه نزدیک شوید که عناصری از سوژه را حذف کنید. در بسیاری از موارد، این کار به ایجاد ترکیبی بسیار بکر و جالب می انجامد.

در این عکس از شیر نر در سمت چپ، شما متوجه خواهید شد که من کادر را کاملا با چهره اش پر کرده ام، حتی کناره های سر و یالش کراپ شده است. این کار به بیننده اجازه می دهد روی جزئیاتی مانند چشم یا بافت پوست حیوان واقعا تمرکز کند. احتمالا متوجه شده اید که من از قانون یک سوم هم در این ترکیب بندی استفاده کرده ام. او یک حیوان خانگی دوست داشتنی است، اما شما باید وضع مبلمان مان را ببینید. به علاوه او بچه ها را دوست دارد اما نمی تواند درسته بخوردشان!

در عکس دوم از کلیسای نوتردام در پاریس، من فضای بسیار کمی را در اطراف کناره های ساختمان باقی گذاشته ام. نکته این عکس به نمایش گذاشتن جزئیات معماری نمای جلوی ساختمان است.

 

10- فضای منفی باقی بگذارید

یک بار دیگر، من می خواهم به طور کامل با خودم مخالفت کنم! در دستورالعمل بالا، به شما گفتم که پُر کردن کادر به عنوان یک ابزار ترکیب بندی موثر است. حالا می خواهم بگویم که انجام کار دقیقا مخالف با پیشنهاد قبلی نیز موثر است. باقی گذاشتن فضای خالی زیاد و یا به عبارتی «فضای منفی» در اطراف سوژه ی شما می تواند بسیار جذاب باشد. این روش حسی از سادگی و مینیمالیسم ایجاد می کند. مانند روش پُر کردن کادر، این شیوه هم به تمرکز بیننده بر روی سوژه اصلی بدون حواس پرتی کمک می کند.

این عکس از مجسمه غول پیکر شیوا خدای هندو در موریس یک مثال خوب از استفاده از فضای منفی است. مشخصا مجسمه سوژه ی اصلی (فضای مثبت) است اما من فضای زیادی که فقط با آسمان پر شده را در اطراف آن باقی گذاشته ام. این عکس توجه ما را بر روی خود مجسمه متمرکز می کند در حالی که به سوژه اصلی «فضایی برای تنفس» یا به عبارتی برای صحبت می دهد. ترکیب بندی هم یک حس سادگی ایجاد می کند. هیچ چیز پیچیده ای در مورد صحنه وجود ندارد. این مجسمه توسط آسمان احاطه شده، همین! من از قانون یک سوم هم برای جای دادن مجسمه در سمت راست کادر استفاده کرده ام.

11- سادگی و ساده گرایی (مینیمالیسم)

در آخرین دستورالعمل، ما دیدیم که چگونه گذاشتن فضای منفی یا خالی در اطراف سوژه ی اصلی می تواند یک حس سادگی و مینیمالیسم ایجاد کند. سادگی به خودی خود می تواند یک ابزار قدرتمند ترکیب بندی باشد. سادگی اغلب به معنی گرفتن عکس با پس زمینه غیر پیچیده است که ذهن را از سوژه ی اصلی منحرف نمی کند. شما همچنین می توانید یک ترکیب ساده با زوم بر روی بخشی از سوژه تان و تمرکز بر جزئیات خاص ایجاد کنید.

در اولین تصویر، من بر روی چند قطره ی آب روی یک برگ در یک باغ زوم کرده ام. این یک سوژه ی ساده است اما به دلیل سادگی اش بسیار زیبا هم هست. یک لنز ماکرو خوب می تواند ابزاری بسیار مفید برای خلق چنین عکس هایی باشد.

من در عکس دوم از یک درخت در سپیده دم، از یک پس زمینه بسیار ساده و منظم برای متمرکز کردن توجه بر روی درخت استفاده کرده ام. این عکس از فضای منفی برای ایجاد یک حس سادگی و مینیمالیسم بهره برده است. من از قانون یک سوم و خطوط هدایتگر هم در ترکیب بندی این عکس استفاده کرده ام.

12- سوژه را ایزوله کنید

استفاده از یک عمق میدان کم برای ایزوله یا مجزا کردن سوژه راهی بسیار موثر برای ساده کردن ترکیب بندی است. با استفاده از یک دیافراگم باز (ضرایب اف کوچک)، شما می توانید پس زمینه را که احتمالا تمرکز را از سوژه اصلی منحرف می کند، مات کنید. این یک تکنیک بسیار مفید برای عکاسی پرتره است. شما می توانید در مورد چگونگی استفاده از تنظیمات دیافراگم های مختلف، سرعت شاتر و ایزو در مطلب «بهترین دیافراگم برای عکاسی پرتره کدام است» و مطالب پیشنهادی پایین آن بیاموزید.

در این تصویر از گربه ی پنهان شده در جعبه، من دیافراگم را روی f3.5 تنظیم کرده ام که دیافراگمی بسیار باز است و پس زمینه خیلی ماتی حاصل می کند. این عکس توجه را روی گربه متمرکز می کند، چراکه پس زمینه مات کمتر تمرکز را بر هم می زند. این روش یک راه بسیار عالی برای ساده سازی یک ترکیب بندی است. احتمالا شما متوجه شده اید که من از این تکنیک برای تمرکز توجه بر روی قطرات آب روی برگ در دستورالعمل قبلی هم استفاده کرده ام.

 

13- نقطه دید خود را تغییر دهید

بیشتر عکس ها هم سطح چشم گرفته می شوند. در مورد من، این فاصله به سختی ۱٫۵ متر است! گرفتن عکس از خیلی بالا و یا خیلی پایین می تواند شیوه ای برای خلق یک ترکیب بندی جالب تر و بدیع از یک سوژه آشنا باشد. من غالبا عکاسان حیات وحش را درحالیکه برای گرفتن عکس های بی نقص بر روی شکم در میان گل و لای به شکل خاصی دراز کشیده اند، می بینم.

این عکس از پاریس در شب از پشت بام یک برج گرفته شده است. همیشه زمان بازدید از هر شهر، سعی می کنم ساختمان هایی با جایگاه تماشای منظره که اجازه عکاسی از بالای شهر را می دهد، پیدا کنم. بالا رفتن به شما این شانس را می دهد که از مناظر تماشایی یک شهر، به ویژه در شب عکاسی کنید.

 

14- به دنبال ترکیب های رنگی خاص بگردید

استفاده از رنگ به خودی خود یک ابزار ترکیب بندی است که اغلب نادیده گرفته می شود. تئوری رنگ چیزی است که همه ی طراحان گرافیک، طراحان مُد و طراحان داخلی با آن آشنا هستند. ترکیب های رنگی خاصی یکدیگر را بخوبی تکمیل می کنند و می توانند از لحاظ بصری بسیار قابل توجه باشند.

نگاهی به چرخه رنگ بالا بیندازید. می توانید ببینید که رنگ ها در بخش های یک دایره بصورت منطقی مرتب شده اند. به رنگ هایی که در چرخه ی رنگ مخالف هم هستند، رنگ های مکمل گفته می شود. به عنوان عکاس، ما می توانیم به دنبال صحنه هایی آمیخته با رنگ های مکمل به عنوان شیوه ای برای ایجاد ترکیب بندی جذاب و گیرا باشیم.

آیا تا به حال توجه کرده اید که چه تعداد پوستر فیلم طرح های رنگی آبی و زرد/نارنجی دارند؟ این کار کاملا آگاهانه برای جلب توجه در تبلیغات انجام می شود.

15- قانون فضا

قانون فضا (rule of space) در رابطه با جهتی است که سوژه (ها) در تصویر شما در حرکت اند یا به آن نگاه می کنند. به عنوان مثال اگر شما از یک ماشین در حال حرکت عکس می گیرید، بهتر است در جلوی ماشین فضای بیشتری نسبت به پشت آن باشد. این کار این مفهوم را می رساند که در کادر فضا برای حرکت ماشین وجود دارد. برای نمونه به عکس قایق در زیر نگاهی بیاندازید.

در این عکس، قایق در سمت چپ کادر قرار گرفته و از چپ به راست حرکت می کند. توجه کنید که چگونه فضای بسیار بیشتری برای قایق برای حرکت به جلو در جهت حرکتش (به سمت راست) نسبت به فضای پشت آن وجود دارد. ما به طور ذهنی تصور می کنیم که قایق در حال حرکت به سمت این فضا در امتداد حرکتش در رودخانه است. همچنین تمایل ناخودآگاهی داریم که در جهتی که سوژه به سمت آن قرار دارد نگاه کنیم. اگر قایق درست در سمت راست کادر بود، این موضوع ما را به بیرون از عکس هدایت می کرد!

 

این قانون همچنین می تواند در عکاسی از مردم نیز استفاده شود – که فضای نگاه نام دارد. قانون فضای نگاه پیشنهاد می کند که سوژه باید به جهتی درون کادر عکس نگاه کند، نه اینکه به سمت بیرون از کادر. به نوازنده در عکس بالا نگاه کنید. من از او درحالی که سمت چپ کادر نشسته عکس گرفته ام. او به سمت راست (از جهتی که ما به آن نگاه می کنیم) در داخل منطقه ای از فضای بین خود و کناره ی راست کادر نگاه می کند. اگر او به سمت دیگری بود، به خارج از کادر نگاه می کرد و این غیرعادی به نظر می رسید. با نگاه به فضای درون کادر، او نگاه ما را به آن مرد تکیه زده بر نرده پشت سر و سپس به زوج در سمت راست هدایت می کند.

 

16- قانون چپ به راست

نظریه ای وجود دارد که می گوید انگلیسی زبان ها تصاویر را از چپ به راست «تفسیر می کنند» همانگونه که متون را می خوانند. به همین دلیل، پیشنهاد می شود که هر حرکتی که در یک عکس به تصویر کشیده می شود باید از چپ به راست جریان یابد. این شیوه خوب است، اما برای بیننده ای که در کشورش متون از چپ به راست خوانده می شوند. بسیاری از زبان ها مانند فارسی و عربی از راست به چپ خوانده می شوند. صادقانه بگویم، من عکس های فوق العاده ی زیادی که در آنها «جریان» از راست به چپ است گرفته ام.

من یک بار توسط یک کارشناس برای اینکه یک زن در عکس من از راست به چپ راه می رفت مورد انتقاد قرار گرفتم. او به من گفت این عکس از قانون چپ به راست پیروی نمی کند. من به آن کارشناس یادآوری کردم که عکس را در تونس گرفته ام، جایی که در آن مردم از راست به چپ می خوانند. البته برد با من نبود.

 

عکس بالا از قانون چپ به راست پیروی می کند. زن به همراه سگ خود در حال راه رفتن از سمت چپ به سمت راست کادر است. این عکس به «قانون فضا» هم پایبند است. شما متوجه خواهید شد که فضای خیلی بیشتر در مقابل زن نسبت به پشت سر او وجود دارد. او فضای زیادی برای راه رفتن در کادر دارد. من قانون های «یک سوم» و «کادر در کادر» را نیز در گرفتن این عکس به کار گرفته ام.

 

17- عناصر صحنه را در توازن قرار دهید

اولین دستورالعمل های ترکیب بندی که ما در این آموزش لنزک دیدیم «قانون یک سوم» بود. البته این بدان معنی است که ما اغلب سوژه ی اصلی عکس را در یک طرف کادر در امتداد یکی از خطوط مشبک عمودی جای می دهیم. گاهی اوقات این کار به عدم تعادل در صحنه منجر می شود. این می تواند نوعی تهی بودن را در بقیه کادر ایجاد کند.

برای غلبه بر این اتفاق، شما می توانید یک سوژه ثانویه ی کم اهمیت تر یا کوچکتر در طرف دیگر قاب عکس خود قرار دهید. این کار بدون اینکه تمرکز از سوژه ی اصلی را خیلی کم کند، ترکیب بندی را متعادل خواهد کرد.

به این عکس از تیر چراغ برق تزیینی در پل الکساندر سوم در پاریس نگاه کنید.

خود تیر چراغ برق سمت چپ کادر را پُر کرده است. برج ایفل در دوردست، تعادل را در طرف دیگر کادر برقرار ساخته است.

احتمالا شما می گویید که این قاعده در تقابل با ایده «فضای منفی» که در قانون شماره ۱۰ ذکر شد، به نظر می رسد. در تضاد با «قانون فرد ها» هم هست که بیان گر حضور تعداد فرد از عناصر در صحنه است. همانطور که من در ابتدای این آموزش گفتم، هیچ قانون غیر قابل شکستنی در ترکیب بندی عکاسی وجود ندارد. برخی از این دستورالعمل ها در تضاد با یکدیگرند و این خوب است. برخی از این دستورالعمل ها برای انواع خاصی از عکس ها مفید و برای دیگر عکس ها موثر نیستند. این سوالی از قضاوت و تجربه است.

 

عکس بالا در ونیز گرفته شده است. یک بار دیگر، یک تیر چراغ برق تزئینی در یک طرف کادر غالب است. برج کلیسای دورتر در طرف دیگر کادر تعادل را فراهم می کند.

این کار یک اثر ثانویه هم بر ترکیب بندی دارد. مشخصا برج کلیسای دور بسیار بزرگتر از تیر چراغ برق در زندگی واقعی است. در عکس چون برج در دور دست است کوچکتر به نظر می رسد. این موضوع به افزودن حسی از عمق و مقیاس کمک می کند.

 

18- مجاورت

مجاورت ابزار ترکیب بندی بسیار قدرتمندی در عکاسی است. مجاورت به گنجاندن دو یا چند عنصر در یک صحنه بر می گردد که این عناصر می توانند در تضاد با یکدیگر و یا مکمل هم باشند. هر دو رویکرد می تواند موثر باشد و نقش مهمی در فعال کردن یک عکس برای داستان گویی بازی کند.

به این عکس گرفته شده در پاریس نگاهی بیاندازید. در نیمه پایین کادر، ما پایه نگهدارنده ی کتاب نسبتا زمخت در هم و برهم و پوسترهای آویزان از بالا را داریم. و بالاتر از همه این ها کلیسای با شکوه جامع نوتردام متعلق به قرون وسطی وجود دارد. این گوهر معماری مظهر نظم و ساختار است بر خلاف پایه نگهدارنده کتاب ساده اما جذاب که در زیر آن قرار دارد. به نظر می رسد این دو نماد در تقابل مستقیم با یکدیگر هستند و در عین حال درکنارهم به خوبی جلوه می کنند. هر دو با روش های مختلف معرف شهر پاریس هستند و نقش مهمی در توانا ساختن عکس برای روایت یک داستان ایفا می کنند.

 

عکس بالا هم در فرانسه، اما این بار در روستای زیبا و کوچک میساک در جنوب غرب گرفته شده است. در این عکس، ماشین قدیمی Citroen 2CV در وطنش در مقابل یکی از کافه های رایج فرانسه در پس زمینه دیده می شود. این دو عنصر هر یک کاملا معرف دیگری هستند. مردی که پشتش به ماست و در کافه نشسته صاحب ماشین است و وقتی من برای عکاسی از ماشینش اجازه گرفتم شگفت زده به نظر می رسید. او پرسید چرا میخواهم از چیزی قدیمی عکس بگیرم. او نمی دانست با پارک کردن ماشینش در مقابل یک کافه خاص ناخواسته یک صحنه اصیل فرانسوی ایجاد کرده است.

 

19- مثلث های طلایی

آیا شما هنوز با من همراهید؟ تقریبا دارد تمام می شود… قول می دهم. ترکیب بندی مثلث های طلایی (golden triangles) بسیار شبیه به قانون یک سوم کار می کند. به جای شبکه ی مستطیل ها این بار کادر را با یک خط مورب از یک گوشه به گوشه ی دیگر تقسیم می کنیم. سپس دو خط دیگر از گوشه های دیگر به خط مورب وصل می کنیم. همانطور که در زیر نشان داده شده دو خط کوچکتر با زاویه ی قائم به خط بزرگ می رسند. این کار کادر عکس را به یک سری مثلث تقسیم می کند. همانطور که می بینید، این شیوه ترکیب بندی به ما کمک می کند عنصر «تنش پویا» که در قانون شماره ۶ این مطلب لنزک به آن پرداخته شد را داشته باشیم. مثل قانون یک سوم، از خطوط (در این جا خطوط مثلث ها) کمک می گیریم تا عناصر مختلف را در صحنه جایگذاری کنیم.

عکس بالا شامل خطوط قطری قوی ای است که خطوط «مثلث های طلایی» را دنبال می کنند. مسیر نورهای ترافیک کاملا خط مورب گوشه بالا سمت راست به گوشه پایین سمت چپ را دنبال می کنند. بالای ساختمان سمت چپ نزدیک به قطر کوچکتر در سمت چپ می باشد. تقاطع خط کوچک سمت راست با خط بزرگتر، گوشه بالای ساختمان را ملاقات می کند.

 

عکس بالا استفاده از قانون ترکیب بندی مثلث ها را به شیوه ای زیرکانه تر نشان می دهد. سر مجسمه ها یک مثلث ضمنی ایجاد می کند. این خط ما را به برج ایفل در دورتر هدایت می کند. تقاطع خط کوچکتر در سمت چپ با خط بلندتر درست در وسط برج ایفل رخ می دهد. خط کوچکتر در سمت راست درست بین دو مجسمه قرار می گیرد. قانون مثلث ها یک شیوه ی پیچیده ی تنظیم عکس به نظر می رسد، اما ترکیب بندی هایی واقعا قابل توجه ارائه دهد.

 

20- نسبت طلایی

نسبت طلایی (golden ratio) چیست؟ خوب در واقع بسیار ساده است: دو کمیت در نسبت طلایی هستند اگر نسبت آنها همان نسبت مجموع مقادیرشان به مقدار بزرگتر باشد. صبر کنید، چه شد؟ خوب، اگر بیش از حد پیچیده به نظر می رسد، شاید این فرمول ریاضی به فهم آن کمک کند:

منظور شما از اینکه حالا بیشتر گیج شده اید چیست؟

این درست است که روش نسبت طلایی در ایجاد یک عکس می تواند در ابتدا بسیار پیچیده به نظر برسد، اما در واقعیت بسیار ساده است. این روش چیزی شبیه یک نسخه کمی پیچیده تر از قانون یک سوم است. به جای یک شبکه منظم، کادر عکس به یک سری مربع، مانند نمونه ی زیر، تقسیم می شود. الگویی که با عنوان «شبکه فی -Phi Grid» شناخته می شود. سپس شما می توانید از این مربع برای رسم مارپیچی که شبیه پوسته ی حلزون است استفاده کنید. این طرح «مارپیچ فیبوناچی» نامیده می شود. مربع ها به جایگذاری عناصر در صحنه کمک می کنند و مارپیچ به ما ایده می دهد که صحنه چگونه جریان یابد. این چیزی شبیه یک خط هدایتگر نامرئی است.

اعتقاد بر این است که روش ترکیب بندی مارپیچ طلایی بیش از ۲۴۰۰ سال وجود داشته و در یونان باستان ابداع شده است. این شیوه به طور گسترده ای در انواع بسیاری از هنرها و همچنین در معماری به عنوان راه ایجاد ترکیب بندی های زیبا و دل انگیز استفاده می شود. این روش به ویژه در هنر رنسانس به کار رفته است.

خوب، من باید در اینجا اعترافی بکنم. من واقعا هرگز هدفمند عکسی را با استفاده از نسبت طلایی نگرفته ام. وقتی که به عکس هایم دوباره نگاه می کنم، متوجه می شوم که گهگاهی تصادفا از این روش استفاده کرده ام.

 

من این عکس را در ونیز گرفتم. پل و پله ها در سمت چپ مربعی بزرگ را به نسبت سمت راست اشغال کرده اند. سپس مارپیچ فیبوناچی ما را از اینجا به بالای پل و پایین به سمت دو خانم نشسته در کنار آن هدایت می کند. این یک خوش شانسی بوده و گویا خوب هم از آب درآمده!

 

نسبت طلایی می تواند در جهات مختلف تنظیم شود. در این عکس گرفته شده در پراگ، مارپیچ ما را از سوی پل به سمت قلعه در ساحل دورتر هدایت می کند. یک خوش شانسی دیگر!

بدیهی است، که در ذهن داشتن تمامی این دستورالعمل های ترکیب بندی هنگام عکاسی غیرممکن است. مغز شما ذوب خواهد شد! با این حال، یک تمرین خوب این است که تلاش کنید هر بار که بیرون می روید از یک یا دو نمونه از این روش ها استفاده کنید. برای مثال می توانید یک جلسه عکاسی را به جستجوی موقعیت هایی برای به کار بردن روش «کادر در کادر» اختصاص دهید.

پس از مدتی، خواهید دید که بسیاری از این دستورالعمل ها در عکاسی شما نهادینه شده اند. شما به طور طبیعی و بدون نیاز به فکر کردن شروع به استفاده از آنها خواهید کرد. همانطور که در قانون نسبت طلایی دیدید، من یکی از این روش ها را حتی بدون آن که تشخیصش دهم استفاده کرده بودم!

نویسنده: باری اُ کارول (Barry O Carroll)

برگرفته از: petapixel

دیدگاهتان را بنویسید

سایر مقالات

قیمت و موجودی کالاها به روز است و نیازی به استعلام موجودی نیست. شرکت بازرگانی هورشید به هیچ وجه خرید و فروش کالای دست دوم و برندهای دیگر ندارد. 

حساب کاربری من
فروشگاه
0 موارد محصول
فهرست